عمید الملک کندری، نخستین صدر اعظم دولت سلجوقی
بانک تحقیق,پروژه,مقالات

شنبه 5 بهمن 1392
ن : kamyab

عمید الملک کندری، نخستین صدر اعظم دولت سلجوقی

عمید الملک کندری، نخستین صدر اعظم دولت سلجوقی

در امپراطوری سلجوقی در کنار علما، نهاد مهم دیگری وجود داشت که می بایست در چهارچوب دولت سلجوقی به صورت یک عنصر ثبات عمل می نمود و بر نیروهای مختلف پراکنده که به طور داخلی و خارجی درکار بودند نظارت می کرد. این نهاد بازوی کشوری  حکومت به شمار می رفت. وزارت در عصر سلجوقی یکی از ویژگی های جا افتاده حکومت اسلامی محسوب می شد و وزیر نسبت به سابق قدرت زیادی از سوی سلاطین ترک نژاد بی تجربه و عموماً بی سواد، اعمال می‌کرد.
وزراء و سایر مامورین عالی رتبه اغلب از افراد دیوان های مرکزی یا ایالت های وابسته انتخاب می‌شدند که با کارآفرینی یا سنت خانوادگی به طبقات دیوان سالاری حرفه ای راه می یافتند. در واقع وزیر به عنوان نایب مناب سلطان، شخصیت حساسی در ساخت حکومت سلجوقیان به شمار می‌رفت. به علاوه اهمیت وزارت چندان بود که ثبات آن می توانست درکل نظام دیوانی اثر بگذارد.
  آن که موفقیت یا شکست حکومت مرکزی در ایام سلجوقی به سرنوشت نظام دیوانی بستگی داشت، و این هم به نوبه ی خود تا حد زیادی به وزیر که در رأس آن جای داشت وابسته بود. هرگاه وزیر لایق و غمخوار بود دستگاه حکومتی نسبتاً خوب کار می کرد و هرگاه ضعیف بود قدرت به دست اعضای مسلط تر مقامات دیوانی می افتاد.
 
دراین که نخستین وزیر درعهد سلجوقی چه کسی بوده، مؤلف تجارب السلف تحت عنوان: صفت وزارت ابوالفتح رازی می گوید: «او اولین وزیر سلطان است از سلجوقیان، در مبدأ کار در اصفهان درخدمت علاء الدوله ی کاکویه صاحب اصفهان و بعد از آن ملازمت پسرش فرامرز نمود و فرامرز او را به رسالت پیش سلطان طغرل بیک فرستاد. طغرل بیک چون او را بدید بپسندید و بفرمود تا ملازم درگاه شود و او نیز رغبت نمود. طغرل بیک او را خلوت داد و وزارت به او تفویض نمود.»

عمیدالملک که کنیه اش ابونصر و نام و نسب او محمد بن منصور کندری جراحی است. و عمیدالملک نیشابوری است و کندردهی است از دهات نیشابور که مولد عمیدالملک است در سنه‌ی خمس عشر و اربعانه. در اول کار به علم فقه مشغول بود بعد از آن به صحبت واثق، ابومحمد شافعی افتاد و او را مزارع واموال بسیار بود. نیابت خویش در درگاه سلطان طغرل بیک به او تفویض کرد. سلطان چون او را بدید. بپسندید و اول کاری که او را فرمود انهاء اخبار بود بعد از آن حکومت خوارزم را بر او مقرر کرد.

کندری در زبان و ادب تازی استادی دانشمند بود و به همین سبب درآغاز کار به خدمت طغرل در آمد تا به کار دبیری مشغول شود.

مورخان نظرات ضد و نقیضی در مورد شخصیت کندری ابراز کرده اند بعضی او را مردی متکبر و بی اعتنا به مردم معرفی کرده اند از جمله مؤلف کتاب زبده النصره چنین می گوید:

اخلاقش نیکو بود ولی به علت بی اعتنایی به مردم و نهایت تکبر تدبیری بد داشت که دیگران را سبک می گرفت.

اما اکثر مورخان او را مردی با کیاست و فراست و ادب پرور معرفی کرده اند.
از خلال گفته های مورخان، به خصوص از میان مطالب دو تن از آنها یعنی مؤلف تجارب السلف و الکامل به خوبی استنباط می شود که او اهل شعر و کتاب بوده و خود شعری سروده.
کندری در میان وزرای تاریخ اسلام از نظر قدرت سیاست و شم کشورداری جایگاه ویژه ای دارد. در زمان سلطنت سلطان طغرل بیک مدت بیست سال درکمال استقلال به انتظام مهام وزارت پرداخت. کندری در حد توان فکری خود توانسته سیاستمداری خود را به خوبی و در زمینه های مختلف به مورد عمل درآورد.
با مرگ طغرل در 455 هـ.ق الب ارسلان برادر زاده ی طغرل به قدرت رسید. با ظهور سلطان جدید طبق گفته ی اکثر منابع تاریخی دسیسه ی نظام الملک برای قتل عمید الملک کندری حتمی شد. در این جا نمونه های مختلف گفته های مورخان را در این باره متذکر می شویم: مؤلف تجارب‌السلف می گوید:«چون سلطنت بر الب ارسلان مقرر گشت نظام الملک که عمیدالملک را با چنان حشمت و مهابت بدید سلطان را بر آن داشت عمیدالملک را از پیش برگیرند.»
 
مؤلف حبیب السیر می گوید:«در اوایل سلطنت الب ارسلان عمید الملک مؤاخذه گشته به حکم سلطان و سعی خواجه نظام الملک به مرتبه ی شهادت رسید.»
مؤلف مجمع الانساب می گوید:«چون الب ارسلان با حمایت پدر در 455 هـ.ق به قدرت رسید عمیدالملک را که وزیر طغرل بود معزول کرد و وزارت به نظام الملک داد. بدین ترتیب، شرایط موجود سیاسی، مذهبی و جو قدرت طلبی سران و فئودالها، زمینه های هر نوع دسیسه و نیرنگ را فراهم می کرد و عمیدالملک و شاید خیلی افراد دیگر همچون او قربانی این جریانات سیاسی شدند.

سرانجام لحظات آخرین حیات مردی که در توسعه و تکامل فرهنگ ایران اسلامی در قرن ششم هجری نقش عمده ای داشت فرا رسید و دسیسه گرانی که ذهن شاه را نسبت به عمید الملک مکدر کرده بودند زمینه ی قتل این وزیر دانشمند را فراهم کردند. این نکته قابل ذکر است که توطئه علیه عمید الملک از زمان طغرل آغاز شده بود. زمانی که کندری، غروب حیات خود را احساس کرد، آخرین کلمات و حتی به تعبیر دیگر وصایای سیاسی خود را که در واقع اگر چه خطاب به شخص الب ارسلان و نظام الملک است بیان نمود. متن پیام عمیدالملک را خطاب به سلطان و وزیرش، اکثر منابع و مآخذ تاریخی نقل کرده اند که در اینجا به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا می کنیم.
در کتاب راحه الصدور آمده: «چون کشنده در پیش او شد، مهلت خواست و وضو ساخت و دو رکعت نماز بگزارد و او را سوگند داد که چون فرمان پادشاه را به جای آوری، از من پیغامی به سلطان گذاری و یکی به خواجه» سلطان را بگوی:«این است خجسته خدمتیکه بر من خدمت شما بود. عمت این جهان به من داد تا بر آن حکم کردم و تو آن جهانم دادی و شهادتم روزی کردی. پس از خدمت شما دنیا و آخرت یافتم». و وزیر را بگوی که:« بد بدعتی و زشت قاعدتی در جهان آوردی به وزیر کشتن، ارجو که این سنت در حق خویشتن و اعقاب باز بینی.»
ابن اثیر هم ضمن بیان مقدمات می گوید:«پس از پایان عبادت، دو غلام خواستند او را خفه کنند به آنها گفت: من دزد نیستم و پاره ای از آستین خرقه ی خویش بدرید، و بر چشمان خویش بست و او را با شمشیر زدند. پس از کشتن او جنازه اش در پارچه ای دبیقی از پوشاک خلیقه و خرقه ای از برد، که نزد خلفاء یافته می شود پیچیدند و جنازه اش را به کندر، در جوار پدرش به خاک سپردند.»
{آخرالامر آنچه وی درباره سلطان و وزیر گفته بود واقع گشت. با قتل عمیدالملک و صدارت نظام الملک، فصل جدید در نظام دیوان سالاری و سیاست ایران عصر سلجوقی گشوده شد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: تاریخ، ،
:: برچسب‌ها: تاریخی, تاریخی,